خاطرات آراد عزیزم

آراد کلوچه ای

اینم چند تا عکس کلوچه ای از آراد که تو خونه مامان بزرگش گرفته شده     چقدر حال میده بین کلوچه ها باشم وااای عاشق کلوچم   کی پشتمه مامانی جونم شوخی نکن   ورود ممنوع گفتم ورود ممنوع حالا که اومدی نخند ...
4 بهمن 1392

آراد متفکر

آراد جون این عکسارو وقتی اومده بودم خونتون گرفتم خیلی باحال بود وقتی نگات کردم دیدم زل زدی به مامان سپیده و انگار داری فکر میکنی میگی نه خودت تو عکس ببین نمیدونم مگه کوچولوها هم فکر میکنن!!؟ بزرگ شدی جوابمو میدی؟     نگا چقدر خوش تیپم   ...
4 بهمن 1392

آراد عزیز

  سلام آراد جوون این وبلاگ به سفارش مامانت ساخته شده و خاطرات شیرینت ثبت میشه و عکسای قشنگت برای یادگاری تو وبت گذاشته میشه تا وقتی بزرگ شدی از دیدن و خوندنشون لذت ببری من و مامان سپیده هفت هشت سالی میشه که باهم دوستیم و امیدوارم دوستیمون تا آخر عمر ادامه داشته باشه سلام من آرادم   خب گشنمه رانندگیم حرف نداارره به مامانم کشیدم       ...
25 دی 1392